دوساله
خب می گفتیم :
این نوزاد روزای اولی خیلی گریه می کرد شاید اصلا از اومدن به این دنیا راضی نبود.
این جور که می گن شبا اصلا نمی خوابید البته بعدا که دید واقعا مزاحمه تصمیم گرفت دیگه پسر خوبی باشه ساکت و اروم . رو تصمیمشم موند حالاشم بی شروشور سرش به کارشه.
کودک کم کم دو سالش شد بهش گفتن شیر خوردن بسه باید با نون و ابگوشت اشنا شی البته ماست هم بهت میدیم اونم از نوع گوسفندی این دوران هم سپری شد .البته بعدش خودم یادم هست براتون می گم.

+ نوشته شده در شنبه هجدهم آبان ۱۳۸۷ ساعت 19:24 توسط محمد
|